چوانگ تسو می وید: چون «دزی گونگ» به کرانه شمالی رودخانه «هان» رسید، پیرمردی را دید که سرگرم باغبانی است. او جویهایی چند ساخته بود و با سختی به درون چاه می رفت و کوزه اش را پر آب می کرد و آب را در جویها روان می کرد و با مشقت بسیار به نتیجه ای ناچیزی می رسید. دزی گونگ به او چنین گفت:

«وسیله ای هست که می توان به کمک آن روزی صد جوی را سیراب کرد و با مشقت اندک به نتایج بسیار رسید، آیا نمی خواهی از آن مدد جویی؟»

باغبان سرش را بالا برد، نگاهی به او افکند و گفت:« چگونه است آن؟»

دزی گونگ گفت:« اهرمی از چوب بساز که پشتش سنین باشد و دماغه اش سبک. از این راه آب بسیار به دست خواهی آورد. این روش را شیوه ی برکشیدن زنجیری گویند.»

باغبان پیر برآشفت و سپس با خنده گفت:« استادم گفته است هر که از ماشین بهره گیره، کارها را نیز به طرز ماشینی انجام خواهد داد و هر که کارها را به طرز ماشینی انام دهد، قلبش نیز مبدل به ماشین خواهد شد، هر که قلب ماشینی داشته باشد.، معصویمیت خود را از دست خواهد داد، هر که معصومیت خود را از دست بدهد، ذهنش متزلزل خواهدشد، ذهن متزلزل با «تائو» سازگار نیست. نه این که از این امور بی خبر باشم، بلکه از به کار بستن آن شرم دارم.»


منبع: آسیا در برابر غرب، دکتر شایگان

* با تشکر از امیرحسین مقتدایی عزیز