وقتی حرف از معمار و معماری می شود:

شاید به یاد بزرگان این راه بیفتید...

شاید هم به یاد عمل مقدس طراحی(!)...

و یا به یاد بنا های به جا مانده از گذشتگان...


اما براستی، در ورای یک بنا چه چیزی نهفته است؟ تفاوت بین آثار برجسته و عادی چیست؟ و همین طور تفاوت بین معماران؟

خودتان را چند دهه بزرگ تر و مسن تر فرض کنید. حال خود را به عنوان یک معمار معرفی کنید!
بدیهی است که یک معمار هنگامی که می خواهد خودش را معرفی کند، از مسلک و طرح های معماری خود می گوید...
به راستی سوال به جاییست که منشاء طرح ها چیست؟
 در هنر هایی همچون موسیقی و نقاشی، نظر بر آن است که هنرمند احساسات شخصی و خلاقیت و دیدگاه خود را به زبانی دیگر بازگو می کند. معمار نیز تلویحا، خشت و چوب را چنان به سخن در می آورد که نظرش از حقیقت باشد.
پس باید نسبت به دیدگاه و تفکرات حساس تر شد. البته که موارد بسیاری است که دیدگاه یک هنرمند و معمار را شکل می دهد و برای شناخت هر کدام نیز باید به تفصیل مطالعه کرد: از فرهنگ و جامعه و منش و احساسات گرفته تا کوچک ترین تجارب شخصی!
هر یک، به نحوی تاثیر خود را در تفکر هنرمند گذاشته و پس از آن شاهد بروز آن در رفتار او نیز خواهیم بود.

اگر می خواهید، فرهنگ باستانی ایرانی را بشناسید، باید تلاش کنید. باید علاوه بر مطالعه در آن زمینه، برای مثال با موسیقی و هنر های دستی دیگر ایرانی آشنا باشید.

اگر می خواهید بنایی مذهبی خلق کنید و در زمره معماران ایرانی (اسلامی) باشید، باید متدین باشید که حافظ، به عنوان یک هنرمند ایرانی، فرمود:
بر آستان جانان، گر سر توان نهادن
گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد

بحث ذیل را چنین خاتمه می دهم:
تا آن جا که می شود، چنان باید زندگی کنیم که دوست داریم طراحی کنیم.

برای مطالعه: مجله معماری همشهری - شماره جدید! - تاثیر "مصاحبه با مهدی حجت" در نگارش بنده، مشهود می باشد.