بدون شک یکی از شیرین ترین تجارب هرآدمی تعلیم و تعلم است! جدا توصیه می کنم که اگر فرصت و موقعیت داشتید، در دوران دانشجویی برای کسب تجربه هم که شده، آن را امتحان کنید! اتفاقی که برای من و دوستم، علیرضا محمدی پیش آمد، آن بود که فرصت تدریس در کلاس فوق برنامه در راهنمایی موسسه فرهنگی روزبه داشته باشم. کلاسی که طرح درسش به لطف آقای محمدعلی هنردوست نگاشته شده و چند ترم نیز اجرا شده است.

فقط به چالش های ذهنی ام فکر کنید: کوچک کردن و تسهیل موضوع، پرورش خلافیت در یک فضای نمره محور و فهماندن بعد سوم در زمانی که ذهن نوجوان هنوز شکل نگرفته...
کافیست به نام کلاس نگاهی بیندازید تا حس کنجکاوی شما بر انگیخته شود: کلاس حجم و ماکت
به معرفی کلاس برای دانش آموزان نگاه بیندازید، چند کلیدواژه خودنمایی می کند:
طراحی، آنالیز سازه، معماری، مقاومت در برابر نیرو ها، معماری روز، ماکت
در همان جلسه اول می شد فهمید که همان کلمه "معماری" کار خودش را کرده و خیلی از مشتاقان معماری را به کلاس کشانده است! وقتی از رشته معماری حرف می زدم و گفتم که فرض کنند اکنون خودشان معمار هستند، برق چشمانشان دیدنی بود!

اما آن چه مسلم است، آن که معماری را باید کوچک کرد و هضم نمود و اندکی از آن را جویده جویده به بچه ها گفت. و چه معلمی بهتر از دانشجویان تازه وارد. کسانی که خود در حال تجربه هستند و هنوز آن قدر ها پخته نشده اند که ذهنشان تخصصی شود!

جلسه اول:
شروع جلسه را با همان حرف های کلی شروع کردیم و سعی کردیم کلیتی به بچه ها بگوییم. هم من و هم علیرضا برای آن که بتوانیم معماری را تکه تکه کنیم به تعریف ویتروویوس برگشتیم که معماری را متشکل از کارآیی، ایستایی و زیبایی می دید. سپس علیرضا به فرآیند طراحی اشارتی کرد و در چند جمله ای، فعالیت ذهنی دانش آموزان برای طراحی را خلاقیت نامید. بچه ها خیلی دوست داشتند که از معماری سر در بیاورند. انگاری که ابایی هم نداشتند که با اصطلاحات دست و پنجه نرم کنند و حتی بعضی هایشان دفتر مهیا کرده بودند تا اصطلاحات را یادداشت نمایند! من و علیرضا پیش از کلاس، شیوه آموزشمان را آتلیه ای تعیین کردیم. یعنی هیچ کتاب و اطلاعات زیادی را به طور مستقیم به ذهن بچه ها وارد نکنیم و در حین کار و در مواقع لازم بیش تر عملی آموزش دهیم. دقیقا همان روشی که در کلاس های مقدمات طراحی معماری با آن آشنا شدیم.
اما حداقل هایی لازم بود که در جلسه اول بیان گردد: اول تفکر فضایی و سه بعدی و دیگر یک زبان کلی مهندسی
برای همان سعی کردیم فکر و تخیل بچه ها را به راه بیندازیم تا تصورات فضایی خود را به کار گیرند. سوال را آن گونه شروع کردیم که چگونه یک حجم مکعب بسازیم. راه حل هایی ارائه شد: تصویر گسترده یا قالب گیری یا حتی یکی از بچه هایی که آشنایی کلی با اسکچ آپ داشت، پیشنهاد اکسترود را داد! جوابی که ما به دنبالش بودیم آن بود که از دو بعد به سه بعد برسیم. یعنی با روی هم گذاشتن چند مربع به بعد سوم دست یابیم. توجه به این نکته ضروری است که نوجوانان در این سن هنوز تصور فضایی شان به طور کلی شکل نگرفته و شاید تفکر دو بعدی برایشان راحت تر باشد.
همین بازی ذهنی را با کره، استوانه و هرم و ... انجام دادیم. جالب آن که اکثر بچه ها، همان ایده های اولیه خود را دنبال می کردند. مثلا یکی از آن ها فقط دنبال قالب گیری بود! 
دانش آموزان را با نما (نگاه عمودی به سطح) و نگاه از بالا (نمای بالا) و نگاه از بالا همراه با برش (پلان) و نگاه از اطراف و برش حجم ( مقطع) آشنا ساختیم.
پس از آن چند نما، پلان، مقطع یا سه نما از اشیاء، احجام و اتاق کلاس ترسیم شد. در حین ترسیم بود که جهت گیری های برداری برای سه نما و پلان و جهت آن اهمیت یافت.
تصویر: تصویری از پلان و مقطع که تصور ما ترسیم شد + آموزش جهت گیری
اما نکته دیگر مقیاس بود. وقتی که سوال پرسیدیم مقیاس چیست، برای همه معلوم بود که تقریبا با چه چیزی روبرو هستند، ولی بیانش برایشان دشوار بود. پس از رایزنی و استفاده از نظرات خود بچه ها به تعریف مقیاس رسیدیم و چند مثال حل کردیم.
مطمئن بودیم که این همه اندوخته، شاید از یاد بچه ها برود یا متوجه نشده باشند. برای همان تکلیفی برای ترسیم نما دادیم که باید در آن مقیاس رعایت گردد:

مربع ها، نما بالا از یک حجم است که اعداد نشان دهنده ی میزان ارتفاع هر مربع کوچک است. چیزی که دانش آموز به عنوان تکلیف باید انجام می داد این بود که خود را بر فلش ها تصور کند و نمای آن را بکشد.