معمار بیست

پاره نوشته‌های یک دانشجو

۲۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

انجمن‌طور: بدبینی‌های تیم اجرایی

(در ادامه‌ی این پست) اگر خودآگاهانه بدنبال کنترل بدبینی‌‌ها نباشیم، هرچه بیش‌تر بدانیم و بفهمیم بدبینی ما بیش‌تر می‌شود. چرا که در هر فعالیتی ابتدا پوسته‌ی زیبا و محصول نهایی دیده می‌شود. اما سختی‌ها، بدبختی‌ها و اصطحلاک درون یک کار دیده‌ نمی‌شود.

از یاد نمی‌برم، در یکی از جلسات جمعی، اعضای کارکشته‌‌ی شورای مرکزی چگونه اعضای تازه نفس انجمن را ناامید کرده‌بودند و حتی ایده‌هایشان را هم بصورت خیلی تند نقد می‌کردند!

نمی‌خواهم بگویم مقصرند، اما باید خودشان را جای آن‌ها می‌گذاشتند. همان روزها که همانند کودکان نوپا، بدنبال قصر پریان و اسب‌های تک‌شاخ و با آرزوهای فانتزی بودند و چیزی از واقعیات سر در نمی‌آورند. بعلاوه بعضی هم برای واقع‌بین بودن اصرار زیادی دارند و به‌همین دلیل خود را به بدبینی می‌زنند :)

۰ نظر

انجمن‌طور:‌ وقتی مجبوریم بلبشویی تصمیم بگیریم

بمناسبت روز درختکاری قرار بود به نام محبوب‌ترین استاد رشته‌ی معماری یک درخت بکاریم و رای‌گیری آن بر عهده‌ی انجمن بود. فرآیند رای‌گیری را بصورت آنلاین برگزار کردیم. چشمتان روز بد نبیند. 1/3 آراء بطرز ناشیانه‌ای باطله و بنفع یکی از استاد‌ها بود و حد تقلب از میزان قابل قبول گذشته‌بود. بنابراین شورای مرکزی مجبور شد با احترام به دموکراسی به دو نامزد با رای بالا، خرد جمعی کرده و یکی را برگزیند!!

۰ نظر

انجمن‌طور: تاثیرهای من بر اطرافیان بعنوان راس هرم قدرت(؟!)

«قضا گفت گیر و قدر گفت ده...» و من دبیر انجمن شدم. به هر روی این نکته مهمه که دبیر در چنین نهادی در راس هرم قرار می‌گیرد. اما در این‌جا می‌خواهم توجه‌ها را به همان بحث قدیمی تغییر از بالا یا پایین جلب کنم! خوش ندارم که از خودم زیاد بگویم؛ ولی تا کوچک‌رین مسائل هم به‌صورت ناخودآگاه و غیرابلاغی رفتار دیگران متاثر از من بود. بعنوان مثال در شرایطی که چندان باب نیست که کسی در دانشگاه دیگری را به نام خانوادگی صدا کند، من بنابر عادت و حساسیت‌های شخصی خودم، افراد را این‌طور خطاب می‌کردم و به‌مرور مشاهده شد که این در تمام انجمن هم جا افتاده! فکر کنم مثالی پیش پا افتاده تر از این نداشته باشم...
به هر روی، حتی کوچک‌ترین رفتارها هم ممکن است بصورت غیر جبری از راس هرم به کل مجموعه منتقل شود و حالا دیگر من نمی‌توانم بگویم که تغییر از بالا به پایین شدنی نیست!
۰ نظر

فوت‌وفن‌ها


این آی دی اینستاگرام دوست عزیزم، مهدی قاضیه. من و مهدی قصه‌ای مشابه داریم؛ هر دویمان سال دوم (بدون هماهنگی!)  تصمیم گرفتیم تا در دو زمینه‌ی متفاوت تمرین کنیم! او شروع کردن به طراحی کردن و کلاس طراحی رفتن و آتلیه رفتن؛ من هم شروع کردم به نوشتن و همایش رفتن و بحث و جدل کردن!
به اینستاگرام قاضی بروید! به آثار سال‌های پیشش نگاهی بیندازید و با قاضی فعلی مقایسه‌اش کنید. خلاصه که برای موفقیت در هر زمینه‌ای نیازمند درک فوت‌وفن‌های مربوطه هستیم و این تنها از طریق تجربه و تکرار و تمرین حاصل می‌شود...
۰ نظر

انجمن‌طور: سنگ محک

من که نمی‌توانم محرکی بالاتر از قدرت‌طلبی در انسان پیدا کنم؛ یکی از مصادیق ملموس جهانی هم شخص بن‌لادن است؛ جوانی که مهندسی خوانده و مقیم آمریکا بود و بشدت مرفه و پولدار (هنوز روی بسیاری از ماشین‌های ساختمانی عربستان نام بن‌لادن حک شده...) و شاید همه‌ی این‌ها را برای قدرت‌طلبی رها کرد... هیچ سنگ محکی بالاتر از قدرت نیست. چرا دور بروم؟ ما ایرانیان احمدی‌نژاد را تجربه کرده‌ایم...


در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که تشنگان قدرت بسیارند؛ چرا برای رفع این تشنگی خیلی زودتر و در جوانی اقدامی نکنیم؟ مدیریت‌های خردی همچون انجمن‌های علمی یا حتی در جمع‌های کوچک دوستی می‌تواند سنگ محکی باشد برای آن که از لحاظ شخصیتی به شناخت درستی از قدرت «مدیریتی» خودمان برسیم. بحث فقط عقده‌گشایی و رفع تشنگی نیست! اساسا باید دیدگاهمان نسبت به «مدیریت» -به مثابه قدرت- از یک دیدگاه غریزی و ناخودآگاه به یک فن و هنر آگاهانه تبدیل شود.
بعلاوه برای آن که عقده‌ها در افراد تلنبار نشود، ضروری است که این قدرت را در این جمع‌های کوچک‌تر به دیگران هدیه داد تا آن‌ها هم خودشان را بیازمایند...
۰ نظر

جوانی

الشباب شعبة من الجنون

جوانی شعبه‌ای از بی‌خردی است

پیامبر اکرم (ص)


۰ نظر

انجمن‌طور: حسن ختام: خیر العمل

بنظر، مشکل معماری ما نه بخاطر معماران ضعیف و نه تکنیکی است که در وهله‌ی اول در مبانی شناختی می‌لنگیم. اندیشمندان می‌اندیشند و تلاشی برای ترجمه‌ی اندیشه‌ها به صورت معماری صورت نمی‌گیرد. متفکرانمان می‌بافند و به‌فکر عملگرایی نیستند؛ ما نیز فاز اول طرح‌هایمان -یعنی بخش مطالعات را- رسما به سخره گرفته‌ایم!

این مشکل دیگر حکومتی نیست! که دقیقا به تک‌تک ما بر می‌گردد و تا این را نپذیریم چیزی تغییر نمی‌کند. در طول این چندماه، به زعم من مهم‌ترین رویداد‌هایی که در انجمن علمی به‌وقوع پیوست، حلقه‌های نظری، چهارشنبه‌چت‌ها و یا فرصت‌های گفت‌وگویی بود که پدید می‌آمد تا شاید فاصله‌های نامرئی سال‌پایینی-سال‌بالایی، لیسانس-ارشد و یا دانشجو-متخصص را کوتاه کرده و آن کم‌رویی‌های نابجا را کم‌رنگ تر کند و در نهایت تمرینی برای «هم‌اندیشی» باشد.

۰ نظر

درگیری-انجمن-روانی-طور: وقتی که تیپ‌های شخصیتی مهم می‌شوند...

پس از بررسی اجمالی دارم به نتیجه‌ی ارزنده‌ای می‌رسم:

هر نهادی، بسته به نظام و یا مدیران آن نظام راه را برای بعضی تیپ‌های شخصیتی هموار می‌کند! و احتمالا به مرور این تیپ افرادند که بیش‌تر می‌شوند و پله‌های ترقی در آن نهاد را طی می‌کنند. البته جمله‌ی بدیهی‌ای می‌نماید؛‌ اما اگر با گوشت و پوست خود آن را درک کنید و مصادیق‌ مرور شود، مو به تن آدم سیخ می‌شود!

۰ نظر

درگیری روانی: من چیستم؟

MBTI شورش را در آورده! هر وقت به ویژگی‌های مثبت و منفی شخصیتی خودم در پایان تست نگاه می‌کنم، همان حرف‌هایی از گوشم می‌گذرد که همه به من گوشزد می‌کنند!

آخر چرا این‌چنین است؟

من چیستم؟

لو رفته ام؟

اگر بحث را ادامه دهم یحتمل به آن‌جا می‌رسم که اختیاری ندارم و تیپم همین است که هست و ادامه‌ی ماجرا...

۰ نظر

درگیری‌ روانی: یک نفر مثل خودت

"امیدوارم هر جا که میری، یه نفر مثل خودت سر راهت باشه".

این جمله میتونه زیباترین دعای خیر

و یا بد ترین نفرین ممکن باشد!!!

بنگر که برای تو، دعاست یا نفرین...!


نگید که این‌ جملات ادبی رو توی تلگرام و این‌جور چیزا ندیدید؛ متوجه هستم که منظورش اخلاقیه، ولی جالب بود در تست شخصیت‌ شناسی MBTI بعضی از گونه‌ها از ارتباط با تیپ شخصیتی مشابه خود لذت می‌برند و بعضی حتی از تیپ‌های مشابه متنفرند...


۱ نظر