معمار بیست

پاره نوشته‌های یک دانشجو

۵ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

ساخت و ساز در فضای ذهن و اقلیم دل

شب نشینی فلسفی داریوش شایگان با جامعه مهندسان معمار
ساخت و ساز در فضای ذهن و اقلیم دل
معماری یک شهر چقدر گویای نوع «تفکر» و «بینش» آن جامعه است؟

  احمد جهانبخش - روزنامه ایران: شنبه - 26 دی 94

معمار برجسته آلمانی، «والتر گروپیوس» می‌گوید: زمانی که «مهندسی» تمام شود، «معماری» شروع می‌شود. در معماری است که «تخیل» و «فرهنگ» و «تفکر» به انسجام می‌رسند. به این اعتبار، بحث‌هایی پیرامون معماری و شهرسازی چند دهه‌ای است که محل تأمل فیلسوفان قرار گرفته است. سالن انتظار ساختمان «جامعه مهندسان مشاور ایران» در عصر روز دوشنبه 21 دی ماه میزبان اندیشمندی از تبار فیلسوفان شد که در حلقه جامعه مهندسان نشسته بود؛ جمعیتی مملو از استادان بنام و مهندسان جوان و فعاّل در رشته عمران و شهرسازی گردهم آمده بودند تا به روایت دکتر داریوش شایگان و تأملات او درباره رابطه بین «فرهنگ»، «هنر» و «تکنیک» گوش فرا دهند.
۰ نظر

معماری معیار است!

هرمان موتسیوس در سال 1911 چنین می نویسد:

معماری وسیله ی واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی بتواند مبل ها و لوستر های زیبا بسازد، اما هر روزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد. اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند.

کتاب نظریه مدرنیته در معماری، دکتر سعید حقیر و حامد کامل نیا 

۰ نظر

ابعاد ما: نقدی بر نویفرت


نامش برای تمام ما محصلین حوزه ی معماری آشناست. کتابی که شاید برای برخی دروازه ی ورود به کتب تخصصی باشد و به عنوان مرجعی در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد. در دوران حاضر که تولید
انبوه توانست رقیب قلدر خود، یعنی شخصی سازی را به خاک بمالاند، وجود ضوابط و استاندارد های معلوم لازم است. وظیفه ی نویفرت نیز بیان همین مسائل پذیرفته شده در حوزه ی ساختمان است. اما هنگام استفاده از نویفرت باید توجه داشت:

۱ نظر

گزارشی از نشست "رایانش معماری"


چهارشنبه آقای دکتر آرش عادل در نشستی با عنوان رایانش معماری به گفت و گو پرداختند. با توجه به نو بودن چنین مباحثی، سعی کردم تا مطالبی از آن نشست را گلچین و نقل کنم. بدیهی است که برداشت های شخصی بنده نیز بر سطور حاکم است:
۱ نظر

چرا به مطالب نظری اهمیت دهیم؟

ده و نیم ماه پیش یک بار پاسخ چنین سوالی را دادم. اما این بار با نگاه بازتر پاسخ خواهم داد:


چرا مطالب نظری را مطالعه نکنیم؟
یا چرا چنین سوالی به ذهن یک معمار یا هنرمند خطور می کند و آن را به زبان می آورد؟
چه شده که او، ممکن است مطالب اینچنینی را الحاقی و بعضا اضافه بداند؟
شاید باید به ریشه ها توجه داشت. به شکلی که با علم آشنا شده و رشد کردیم: سال ها در مدارسی تحصیل نموده ایم که علم را به ما تزریق می کنند و به معنای واقعی چیزی جز "دانش آموز" نیستیم. و چنین است که بعضی، تفاوت دانشگاه و مدرسه را در ابعاد ساختمان و اختلاط جنسیتی آن خلاصه می کنند و به این مطلب پیش پا افتاده توجه نمی شود:
دیگر کسی "دانش آموز" صدایمان نمی کند و الان "دانشجو" هستیم.
۰ نظر