معمار بیست

پاره نوشته‌های یک دانشجو

۴۰ مطلب با موضوع «نقل قول» ثبت شده است

نیازی از نوع نگاهی ژرف تر

ما ها معمولا با هم رشته ای های خودمون می حرفیم و سوت و کف می زنیم. ولی وقتی با یک هم رشته ای دیگه می حرفیم و نقد می کنه می گیم نمی فهمه. ولی در دنیای امروز، نیاز به همه رشته ای هست و باید زبان مشترک پیدا کنیم.

منبع: یادم نیست!

۰ نظر

طعم دین تو کی شناسی ای پسر؟

با پسر می گفت یک روزی عمر

طعم دین تو کی شناسی ای پسر؟


طعم دین من دانم و من دیده ام

زانکه طعم کفر هم بچشیده ام

مصیبت نامه عطار 2/40

۰ نظر

سوی ما کفتن ندانستی رهی؟

ای ز بی انصافی خود خورده سنگ

با خدای خویشتن بودی به جنگ؟


سوی او ده بار رفتی وانگهی

سوی ما کفتن ندانستی رهی؟


یک نهان یک بار با ما گشتیی

از گناه خود مبرا گشتیی


جبرئیل آنگاه بفرستادمی

تا ابد منشور عفوت دادمی

حکایت 34/5 مصیبت نامه عطار


روایت جالبی است. زنی که مرتکب عمل زنا می شود، از عمل خویش پشیمان می شود و نزد حضرت رسول (ص) می آید. درخواست کیفر خویش می کند. حضرت رسول هر بار سنگسار او را به تعویق می اندازد. بار اول برای آن که نوزاد به دنیا آید. بار دوم برای آن که به نوزاد شیر دهد. بار سوم آن که تا هفت سالگی کودک را تربیت کند و سپس مجبور به اجرای حکم الهی می شود. این چند بیت در پایان حکایت آمده و گفتاری است از عرش به آن گناهکار

۰ نظر

هنری که مردمی است را چنین باید

وقتی که مهران مدیری تحت فشار بود که طنزهایش بوی سیاست می دهد، این چنین توضیح داد:

توضیح دادن نشانه ی ضعفه. هرچه بیش تر توضیح می دی بیش تر بهتون فحش می دن و به یه جا می رسه که باید گریه کنی و و بعد که گریه می کنی بیش تر بهت فحش می دن و بیش تر بهت حمله می کنن...



پ.ن: به این کاری ندارم که مدیری واقعا نان به نرخ خور است یا نه. ولی اگر مصداق صحبتش را هنر و مخاطبینش را عوام بگیری، حرف بسیار متینی است. در موفقیت هنری مدیری شکی نیست.
۰ نظر

نظم نوین جهانی

سلام دوستای عزیزم

میدونم حوصله متن بلند ندارین پس میرم سر اصل مطلب


قبل از هر چیز میخوام ببرمتون به ۱۰ سال پیش... موقعی که یه بچه کوچولوی ناز نازی بودیم... ☺️ وقتی که تنها دغدغمون یه بادکنک صورتی با یه عکس خوشگل روش بود 😍 و موقع خوردن بستنی تو پارک لی لی کنان از پاکی خدا تو قلبمون لذت می‌بردیم ❤️😍

اگه دو تا بچه دیگه میدیدیم می‌دویدیم سمتشون و بدون توجه به جنسیتشون همه با هم بازی میکردیم...

یادتونه؟ حتی فکر کردن بهش آرامش بخشه 😌😌

انگار همه افکار منفی آدمو میگیره...


ولی حالا چی شدیم؟ 

تا حالا فکر کردین؟

دیگه لی لی کردنامون تموم شده...

حتی بستنی رو نمیخوریم مگر اینکه بخوایم عکسشو از دریچه اینستاگرام به عالم و آدم نشون بدیم...

هم بازی هامون پسرا و دخترایی شدن که جز روابط کثیف به چیزی فکر نمی کنن و خودمون هم بدتر از اوناییم...

تمام وقتمون با این میگذره که دنبال جنس مخالف بگردیم و به هیچی دیگه فکر نمیکنیم...


ما چمون شده؟ یعنی نمیتونیم به چیزی جز چیزایی که تلویزیون به خوردمون میده فکر کنیم؟ 


ضرر بزرگی کردیم....

کودکیِ به این نابی رو دادیم و یه موجودی شدیم پر از جنجال های خالی و کثیف...

متن بالا به نقل قول از کانال: https://t.me/KillNWO



پ.ن: این یک تغییر سبک در زندگی نیست. این تغییر در ساختار زندگی است. این نوستالژی نیست که به یادش غبطه بخوریم و سعی کنیم زنده نگهش داریم. به نظر بحث عمیق تر از این حرف هاست. اسمش را هر چه می خواهید بگذارید: اگر خواستید جدی بگیرید می توانید بگویید آخرالزمان یا نظم نوین یا ...
۰ نظر

بردگی

انسان ها دیگر در زندگی خودشان هم دخالتی نمی کنند.

بودریار - «بعد از خوشگذرانی چه می کنی؟»

۱ نظر

توصیف و تجویز

همان طور  که بسیاری از طراحان جوان هنگام ترک مدرسه در می یابند، طراحی کردن برای خود یک چیز است و طراحی کردن برای کارفرمای واقعی با تعصبات و پیش داوری های شخصی و سازمان چیزی دیگر و کاملا متفاوت. هنگامی که کارفرما خود استفاده کننده نهایی طرح نیست، مساله از آن هم پر ابهام تر است.

این جدا افتادگی روزافزون طراحان از کسانی که برای آن ها طراحی می کنند نیاز به تفحص در خواسته های استفاده کننده را پدید آورده است. طراحان از سر درماندگی به علمای علوم انسانی و اجتماعی، از کارپژوهان تا روانشناسان معماری و جامعه شناسان شهری روی آورده اند تا دریابند استفاده کنندگان کار آن ها واقعا چه نیازهایی دارند. این ارتباط میان طراحی و علوم اجتماعی روی هم رفته آن چنان که ابتدا امید می رفت در عمل سودمند واقع نشده است. علوم اجتماعی عمدتا توصیفی باقی مانده است در حالی که طراحی الزاما تجویزی است. بنابراین روان شناسان و جامعه شناسان در پی تحقیق رفته اند و طراحان در پی طراحی، این دو گروه هنوز باید عهده دار شدن نقش همکارانه را به یکدیگر بازآموزی کنند. در این میان ارتباط میان خلق کننگان و استفاده کنندگان محیط غالبا دور و دشوار می ماند.

طراحان چگونه می اندیشند، برایان لاوسون، ترجمه حمید ندیمی

۰ نظر

عدل

آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟

قرآن

۰ نظر

پله اوج

"دریافت کانسپت مرحله ای از طراحی است که طراح طی آن٬ بیش ترین حد لذت و نا امیدی را تجربه می کند"

Concept getting is often the stage in planning when the designer experiences his most intense frustrations and satisfactions.

ادوراد تی وایت٬ کتاب مرجع کانسپت٬ واژگان فرم های معماری

۰ نظر

تکنیک

چوانگ تسو می وید: چون «دزی گونگ» به کرانه شمالی رودخانه «هان» رسید، پیرمردی را دید که سرگرم باغبانی است. او جویهایی چند ساخته بود و با سختی به درون چاه می رفت و کوزه اش را پر آب می کرد و آب را در جویها روان می کرد و با مشقت بسیار به نتیجه ای ناچیزی می رسید. دزی گونگ به او چنین گفت:

۱ نظر