معمار بیست

پاره نوشته‌های یک دانشجو

۴۰ مطلب با موضوع «نقل قول» ثبت شده است

شرط کمال عقل

امام رضا (ع) می فرماید: «عقل مسلمان کامل نیست، مگر اینکه دارای ده خصلت باشد:

1 خیر اندک دیگران بسیار شمارد؛

2ـ خیر بسیار خود را اندک شمارد؛

3ـ هرچه حاجت از او خواهند، دل تنگ نشود؛

4ـ در عمر خود از دانش طلبی خسته نشود؛

5ـ فقر در راه خدا، از توانگری نزد او محبوب تر باشد؛

6ـ خواری در راه خدا، از عزت با دشمن نزد او محبوب تر باشد؛

7ـ گم نامی را از شهرت بیشتر بخواهد؛

8ـ از بدی او در امان باشند؛

9ـ از او امید خیر باشد».

سپس پرسیدند: دهمی چیست؟ فرمود: «احدی را ننگرد، جز آنکه بگوید او از من پرهیزکارتر است». (حرّانی، 1383 : 486)


غوغا می‌کنه...
۰ نظر

راه دانستن

یکی از تاثیرگذار‌ترین، پر ارجاع ترین و مبهم‌ترین حرف‌های کتابی و معمارانه‌ام را از کتاب بوطیقای معماری وام گرفته‌ام و بازگو می‌کنم:

لاباتوت همچنین رازی مهم را در گوش ما نجوا می‌کند: راه آموختن شبیه‌سازی است و راه دانستن فراموش کردن.
پژوهشگران دیگری که در باب خلاقیت تحقیق می‌کنند، فرآیند انتزاع خلاقیت را فرایندی طولانی، مشکل، تاکتیکی و در عین حال امیدوارکننده و نوید‌بخش خوانده‌اند.
گاستون باشلار در کتاب بوطیقای فضا در تایید بحثی مشابه به این، تحت عنوان «فراموش‌کاری خلاقه» از ژان لاسکور چنین نقل می‌کند:
هنگام کار به‌علت جذب و دریافت مداوم داده‌ها از طریق تحصیل، مطالعه و تجربه -به واسطه‌ی آموخته‌های ذهنی به حالتی از آگاهی می‌رسید، بدون این‌که به یادآوری این مطلب نیاز داشته باشید که این اطلاعات را کی و کجا بدست آورده‌اید. آفرینش شما به‌عنوان ترکیبی جدید که در زمان و مکانی خاص، چون ندایی که در موقعیت‌های نادر شنیده‌ می‌شوند، ظاهر می‌گردند - ندایی از گذشته‌ی شما، آواز شما»
۰ نظر

در سایه: ادیسه‌ای مدرن

کسی که با صورت‌های مختلف نور به آگاهی نرسد، با فهم تاریکی هوشیار می‌شود.

کارل یونگ


In-Shadow از دنیای مدرن ما سخن می‌گوید و قرار است اتفاقاتی را به تصویر بکشد که همه‌روزه با آن‌ها سروکار داریم. بنظرم در سایه حرف تازه‌ای نمی‌زند و همان چیزهایی را می‌گوید که بارها شنیده‌ایم؛ اما هنر این انیمیشن 13 دقیقه‌ای در کنار هم‌چیدن قطعات زندگی مدرن ماست تا ما را با نگاه خویش آشنا سازد. «در-سایه» حاشیه‌ی مهم‌تر از متن زندگی مدرن ماست!


مشاهده با کیفیت 720: (فیل*تر شکن)

لینک

***

دانلود با کیفیت 240:

دریافت

***

حاوی صحنه‌های نامناسب در صورت حساسیت

۰ نظر

روشنفکر نمی‌‌خواهم یا چه می‌خواهم

من مانندِ Julein Benda که در نیمهٔ اوّلِ قرن بیستم از خیانتِ روشنفکران سخن به میان آورد نیستم و قصد توهین به هیچ روشنفکر راستینی را ندارم. از میرزا فتح‌علی #آخوندزاده و #میرزا_آقاخان_کرمانی بگیر تا سید حسن تقی‌زاده و دکتر ارانی و #بهار و #نیما_یوشیج و #صادق_هدایت و #ذبیح_بهروز، ولی در مجموع آنها را به دو گروه تقسیم می‌کنم:

الف. روشنفکرِ « نمی‌خواهم »

ب. روشنفکر ِ  «چه می‌خواهم »

متأسفانه جامعهٔ عقل گریزِ ما همیشه به «روشنفکران نمی‌خواهم» (امثال #صادق_هدایت) بها داده است و از «روشنفکر چه می خواهم» ( امثال #سید_حسن_تقی_زاده و دکتر #ارانی ) با بی اعتنایی و گاه نفرت یاد کرده است.

ولی آنها که سازندگان این سرزمین‌اند بیشتر همان «روشنفکران چه می‌خواهم» اند چه ارانی باشد و چه تقی زاده. در ایران برای این که شما مصداق روشنفکر نمی خواهم شوید کافی است که از مادرتان قهر کنید و بگویید «خورشتِ بادمجان رادوست ندارم» و یک عدد رمان پست مدرن کذایی و یا چند شعر جیغ بنفشِ بی‌وزن بی‌قافیه و بی‌معنی («احمدایِ» مُدرن) هم در این عوالم مرتکب شوید و به تمام کائنات هم بد و بیراه بگویید و دهن کجی کنید ولی روشنفکر چه می‌خواهم شدن بسیار دشوار است و «خربزه خوردنی» است که حتی پس از مرگ هم باید «پای لرز» آن بنشینید.

از نکات عبرت آموز یکی هم این است که فرنگی جماعت نیز، برای روشنفکران نمی‌خواهم ما همیشه کف زده‌اند.


محمد رضا شفیعی کدکنی، با چراغ و آینه، صص ۵۷۲ و ۵۷۳، سخن، تهران: ۱۳۹۰

منبع:t.me/shafiei_kadkani

۰ نظر

شش استاد و نصف جهان!

در حالی که دونالد ترامپ و دیگر "اساتید جهان" در داووس گرد هم آمده‌اند، شش فرد ثروتمند دنیا به اندازه نیمه فقیر کل جمعیت جهان یعنی ۳.۷ میلیارد تن، دارایی دارند. ما نیازمند اقتصاد جهانی هستیم که برای همه کارآمد باشد؛ نه فقط برای شرکت‌های چندملیتی و افراد بسیار ثروتمند.

برنی سندرز، توییتر


همین جوری‌اش در مضیغه بودیم و یک سرمایه‌دار قدرت رو هم بدست گرفت...
۰ نظر

خانه‌ای که در آن دوستت دارم


یاداشت دکتر علی اصغر مصلح، استاد فلسفه در دانشگاه علامه طباطبایی بر نمایشگاه عکس ‹خانه ای که در آن دوستت دارم ›:

“خانه” بیش از هر واژه دیگر با “وطن” خویشاوند است. به همین جهت “حقیقت” در اغلب فرهنگها در دو صورت “وطن” یا “خانه” تمثّل یافته است. خانه در کلام بسیاری از بزرگان فرهنگها، تمثّل حقیقت است و جستجوی “خانه”، جستجوی “حقیقت” بوده. مهمترین گمشدۀ آدمی در همه دوران خانه بوده و در هر فرهنگی به گونه ای، رسیدنِ به خانه‌ای قصد شده است. خانه‌ها و وطن‌ها گاه آرمان‌شهرهایی بوده که آدمی با تصورِ سکنی گزیدن در آن آرامش می‌یافته است. از مدینه فاضله افلاطون تا نیروانای هندیان و شهرخدای آگوستین هر کدام به گونه ای، خانه‌ای برای جستجو بوده‌اند.

با تفکر مدرن تصور خانه، به خانۀ رویِ زمین و در شهر تبدیل شد و خانه‌ها  و وطن‌های مألوفِ متفکران و شاعران مدرن در متن تاریخ یا زندگی روزمره فرود آمد. اما با نیچه هرگونه “خانۀ حقیقت” مورد پرسش قرار گرفت و واژگون شد. نیهیلیسمِ نیچه واژگونی خانه‌هایی است که انسان در طول تاریخ درصدد یافتن آنها بوده. به همین جهت است که هیدگر تعبیر بی‌خانمانی را به گونه ای به جای نهیلیسم بکار می‌برد.

در زمان معاصر، ما با دوگانۀ ویژه‌ای روبرو هستیم: “واژگونی خانه” یا “امید به بازگشت به دورانی که خانه جستجوکردنی بود”. نیچه به هنر و بازآفرینی “خانه” دعوت می‌کند. اما هیدگر با توصیفِ روزگار “دیگر نه و نه هنوز” زمانه را زمانۀ انتظار یافته است. در تمام این کوششها، موضوع خانه و وطن است. مسئلۀ زمانِ ما تنها جستجوی خانه نیست؛ پرسش از امکانِ خانه‌داری است. آیا اساساً خانه ای هست که انسان در آن سکنی گزیند یا خیر؟ به همین جهت است اگر در گذشته تراژدی آدمی، گم کردن خانه و جستجوی آن بود، تراژدیِ امروز، رویارو شدن با اصل پرسشِ وجود خانه است. نسبت انسان با “خانه”، آئینه‌ای برای درک تاریخِ تراژدیِ زیستن آدمی است.

تعابیری چون “خانه ای که در آن دوستت دارم” نشانه هایی از بازگشت به جانمایه تراژدیهای گذشته و بویی از رویارویی با اصلِ پرسشِ “امکانِ وجود خانه” را در خود دارد.


منبع: مدرسه هنر‌های معاصر

۰ نظر

نمی دونم

طوفانی ساحل فکرم

باد میزنه موج می خوره پشت پلکم

بگذریم

بهتره بشنویم

از گل که هر صبح سر می خوره رو گونه اش شبنم

شرمندم

چون من ترفندم

مث دلقک نی که لبخند بزنه رعیت به دردم

نمی دونم از من نپرس شیرینی یا تلخ هستی

دو دلم اصلاً هستی؟

۰ نظر

طوفان

زیر زنجیر دیو سیاه ، زیر نفسای سینه سیاه

هنوز آدرس پریا میده

کَنده از مرز زمان ، مثل صدف رو عرض جهان

خشکی زده ، گوشاتو بچسبون بش صدای دریا میده

این منم یه تن روی خس زیر خستگی هیاهوی کویر

این منم یه خسته ی ریل ، این منم یه واگن سیر

گذشته از ایستگاهِ عطش ، تشنه حتی کنار دریا

این منم بی باور به آب ، این منم

۰ نظر

مورفین

شیکممون کاردو بُرید ، گلومون طنابو جویید
وعده های سم میخوریم ، معدمون سَمو بُرید
ارتفاع اَدا اصول درآورد ، جاذبه حرکتِ گوله رو خورد
بعد از هزار سال از دنبال مرگ ، گشتن شدیم نا امید
۰ نظر

آمار

قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی همدان:

خروج ۱۸۰ هزار نفر از دانش‌آموختگان کشور در سال ۱۳۹۴ و مهاجرت به دیگر کشورها از جمله کانادا برابر است با مجموع درآمد نفت که فاجعه‌ای برای کشور است. /ایسنا

به آمار احترام بگذاریم...

۰ نظر