شاهکار فیلم، ارائهی جهانی دیدهنشده از روابط اجتماعی است که اَمِلی در آن زندگی میکند و ورود به این جهان موازی، قطعا مخاطب را شگفتزده خواهد کرد. املی دختری است که با این بینش متفاوت از جهان، مشکلات اطرافیانش را حل میکند و فرشتهی نجات پدر و بقال و همکارانش میشود. نقطه اوج داستان، جایی است که املی متوجه بعضی ایرادات این جهان خودساختهی ذهنی میشود و تنها مسالهی لاینحل، مسالهی خود وی است. املی فرشتهی نجاتی است که تنها برای خودش راهکاری نمییابد؛ چرا که مشکل وی در بینش وی نیست که متوجه ایراداتی عمیقتر میشود و با رفع آنها، خودش نیز بدون تغییر در جهان و دیدگاهش به اهدافش میرسد.