این بابایی که عکسو می‌زنم تقصیری نداره ها:


الان به‌ناگاه نگاه تازه‌ای نسبت به رزومه‌ها یافتم که باید هرچه سریع تر در این بلاگ به اشتراک بگذارم:

تا پیش از این رزومه‌ها برای من برای شناخت بهتر کاربرد داشت. برای این که مثلا استاد اصلح را پیدا کنم، نامزد انتخاباتی اصلح را پیدا کنم و امثالهم.


اما الان قراره یه انتخاباتی بین مدیر مسوول نشریات صورت بگیره که من هم حق رای دارم، هم حق ارتباط و به صورت مستقیم در کار من تاثیر گذاره. خب الان که رزومه رو می‌بینم بجای این که ببینم سابقه‌اش چیه و اینا، یه چشم سومی هم هست که ببینم وجه مشترکمون چیاست؟ کجا ها ممکنه به هم نزدیک باشیم. تو کدوم نهاد؟ می شه پارتی ساخت؟ آره دیگه. این‌جوری ما می‌تونی بقا داشته باشی.

صد من خاک بر سر کسانی که الان مسئولیت دارند و برای تمدید مسئولیت یا ارتقای مسئولیت در آینده، مصلحت اندیشی نمی‌کنند.