تنها به چند سال عقب تر بازگردیم، بسیاری از ما به خاطر داریم که «وبلاگ نویسی» برای نسل جوان جذابیت خاصی داشت و هر کسی یکی دو تا داشت. با آمدن نسل جدید شبکه های اجتماعی، این موج استقبال به شبکه های اجتماعی متمایل شد و در بستری قرار گرفت که شاید خیلی از مزایای بلاگ را ندارد.



ما هم برای همگام شدن با این جریان، در کنار بلاگ، از شبکه های اجتماعی غافل نشدیم. اما در این پست به مزایای بلاگینگ اشاراتی خواهم کرد.
به جرئت بگویم: بلاگینگ مرا در 3 زمینه ی علمی، فردی و اجتماعی به من کمک کرد. که در ادامه دقیق تر اشاره خواهم کرد:

1- بیان رسانه ای و جذاب
مجبورید طوری بنویسید که خوانده شوید! خیلی زود متوجه می شوید که صرفا نقل محتوی مهم نیست و حواشی مهم تر از متنی وجود دارد. از جمله جذابیت، شیوه ارائه، شیوه برخورد، مقدمه چینی، سیر بیان مطلب، تصاویر مناسب، لحن و در نهایت، نتیجه گیری و موخره.


2- شکل گیری زبان نوشتار
هر روز، بخش اعظمی از وقت ما، صرف شبکه های اجتماعی می شود. از اینستاگرام گرفته تا تلگرام و واتس اپ و غیره. طبیعی است که زبان گفتمان چت و محاوره ای، تفاوت بزرگی با زبان علمی و رسمی دانشگاهی داشته و توجه به این تفاوت ها ضروری است. دیگر آن که در نوشتار رسمی از وجود استیکر ها و اموجی ها محرومید :) بنابراین مجبورید روی جملاتتان وقت بیش تری صرف کنید تا بتوانید مفاهیم را منتقل نمایید.  اگر به فینگیلیش نوشتن هم عادت دارید، توصیه می کنم در هنگام نوشتن به زبان فارسی وقت بیش تری روی املای کلمات داشته باشید. 

3- مسئولیت پذیری علمی
همیشه در شبکه های پیام رسان اجتماعی، مطالبی را می خوانیم که هیچ منبعی ندارد و از آن مهم تر که هیچ نویسنده ای ندارد. یعنی کسی مسئولیت بیان محتوا را بر عهده نمی گیرد. تفاوت شبکه های اجتماعی با وبلاگ دقیقا در همین جاست که شاید مطالب ما بدون منبع بیان شوند، ولی قطعا بار مسئولیت آن در ساختار وبلاگ بر دوش نویسنده مطلب خواهد بود. بنابراین فکر نکنم که دوست داشته باشید خودتان را زیر سوال ببرید. شما خالق نوشته هایتان هستید و نسبت به تک تک جملاتتان مسئولیت دارید. بار ها شده که وقتی می خواهم مطلبی -هر چند کوتاه- را نقل کنم به کتاب های مختلفی رجوع می کنم تا از صحت و دقت در مطالب مطمئن گردم.

4- حساس شدن نسبت به زمینه های مورد علاقه
یک اتفاق خیلی شیرین آن است که در کلاس یا همایشی در دانشگاه نشسته باشید و به ناگاه استاد راجع به مسائل نوشته شده ی شما صحبت کند. در چنین لحظاتی گوش های شما تک تک صدا ها را ضبط می کند و تمام سلول های خاکستری مغز، به تجزیه و تحلیل، انطباق و قیاس مطالب نقل شده با نوشته های شما می پردازد. نتیجه آن که، یا شما نسبت به گفته هایتان مطمئن تر می شوید و با اعتماد به نفس بیش تر صحبت می کنید و یا اشتباهاتتان را اصلاح می کنید. خلاصه کلام آن که مطلب برای شما جا می افتد. در فضای کنونی دانشگاهی که فرصت اندکی برای گفت و گو های علمی دانشجویی وجود دارد، می توان به این روش این خلا را تا حدی مرتفع نمود.

5- انگیزه
همین موارد کافی است که کم کم علایق خود را بیابید و در گسترش سواد خود بیندیشید. شاید مجبور باشید کتابی بخوانید یا مطالبی را ترجمه کنید. ولی وقتی شیرینی آن را درک کنید، همه چیز برایتان هموار است. در یک کلام، انگیزه دارید.

6- بازخورد
یکی از مهم ترین دغدغه ی هر وبلاگ نویسی، «آمار بازدید» است. همه ی ما متفق القولیم که هر چه این عدد بزرگ تر باشد، پدیده ی بهتری است! اما هر کسی به یک دلیل از آن استقبال می کند. شاید برای درآمد زایی از طریق تبلیغات و شاید برای شهرت ( که در نکته بعد اشاره می کنم) و از همه مهم تر، گرفتن بازخورد از دیگران.
مطمئن باشید که به تعداد افرادی که مطلب شما را مطالعه کرده باشند نظرات متفاوتی وجود دارد و چه بهتر که از این نظرات استفاده کنیم و از دیدگاه دیگران مطلع شویم. این هم از مزایای دنیای ارتباطات که هر کسی در هر کجای دنیا و با هر میزان دانشی و در هر سنی می تواند مطالبم را مطالعه نماید.

7- مطرح شدن و بسط روابط اجتماعی
شاید بتوان شهرت را نیرویی بسیار قوی و پیش برنده دانست که اگر خود هدف باشد، نتایج سوءی خواهد داشت. ولی به عنوان یک ابزار، بسیار به کار می آید و یکی از آرام ترین روش های بدست آوردن آن بلاگینگ است و به آهستگی شما را به دیگرانی که در طلب مطالب همسوی شما هستند معرفی خواهد کرد. به چند نمونه شخصی اشاره می کنم. با کسانی آشنا شدم که چون خودم دغدغه مند بودند و همین منجر شد که با آن ها حضوری قرار بگذارم، گفت و گو کنم تا از تجارب یکدیگر استفاده کنیم. باری دیگر، به شرکتی دعوت شدم تا گفت و گویی داشته باشم و در نویسندگی و کمک در مدیریت سایت آن ها کمک کنم یا باری دیگر، همین سلسله پست هایم که مربوط به «کلاس حجم و ماکت» بود زمینه ساز دعوتم به مدرسه دیگری شد. شاید این ها در حال حاضر اتفاقات کوچکی باشد. ولی همین بسط روابط اجتماعی و کاری منجر به ایجاد فرصت های جدید در آینده خواهد شد.

8- اعتماد به نفس
باید چیزی بیان کنید و تمام این ها دقیقا آثار شماست. شما قدرت دارید که در زمینه های مورد علاقه خود چیزی بیان کنید. شما خالقید! شما نسبت به گفته هایتان با اعتماد بیش تری صحبت می کنید. من خودم علاقه زیادی به خواندن مطالب و نشریات علمی دارم. حال که خودم یک رسانه ام به خودم افتخار می کنم!

9- همدم تنهایی
شاید نیمه های شب و وقتی که دارید روزتان را مرور می کنید چیزی به ذهنتان برسد و بخواهید به سرعت آن را به قلم بیاورید و چه جایی بهتر از بلاگ.
از آن ملموس تر، قطعا برایتان پیش آمده که برای مدتی فکری ذهنتان را مشغول کند. فکری علمی، کاری یا ...
قطعا یکی از دلایلی که این مشغولیت شما برطرف نمی شود، آن است که شما راه یا ساختاری برای بیان و عرضه آن ندارید.
شاید بلاگینگ یک راه فوری یا ساده ی حداقلی برای بیان این دغدغه باشد.

۱۰- تاریخچه ی شما:
هر چه بگذرد٬ بیش تر علاقه مند به history خود خواهید بود! چیز هایی است که بعضا به دنبال ریشه های آن می گردید. جلو تر که بروید ایده هایی در ذهنتان شکل گرفته و به دنبال ریشه های آن خواهید گشت. به راحتی می توانید آن را در بلاگ خود بیابید. دیگر آن که پس از یکی دو سال می توانید یک نگاه دوباره به علایق خود داشته باشید. قطعا بررسی روند پست هایتان جهت گیری ناخودآگاه شما را مشخص خواهد کرد.

سخن پایانی
بلاگینگ شاید بهترین راه برای عرضه و بیان مطالب علمی و بهترین راه برای رفع خلا های آموزشی نباشد، ولی قطعا یکی از دردسترس ترین راه هاست و همین آن را «قدم اول» و ابتدایی بسیاری از دانشجویان و دغدغه مندان می کند.
حفره های آموزشی و علمی بزرگی در نظام آموزشی دانشگاهی وجود دارد که در نبود آن ها، شکل گیری شخصیت های علمی نیز به سختی ممکن است. عدم گفتمان و مباحث علمی دانشجویی و نبود سلسله جلسات هدف دار و جو مناسب از جمله مباحثی است که در این میان احساس می شود.

«ما» نیز تنها به همین دلیل ساده ترین راه را پیش گرفتیم تا حداقل بتوانیم قدمی هر چند کوتاه و تلنگری هر چند کوچک زده باشیم. بلاگینگ تنها چون آرام بخشی است که حدی خلا های فعلی را جبران می کند.
قدم اول را برداشتیم و در طلب قدم های بعدیم...
هست وادی طلب آغاز کار وادی عشق است از آن پس، بی کنار